پژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08108420200220Comparison of Carbon Nitride Nanosheets Synthesized by Thermal and Ultrasonic Thermal (combined) Methodsمقایسه نانوورقه های کربن نیترید سنتز شده به دو روش حرارتی و اولتراسونیکی-حرارتی (ترکیبی)179322410.30501/jamt.2020.93224FAمحمد رضا کبیریان مقدمدانشکده مهندسی و علم مواد، دانشگاه صنعتی شریف، تهراناحمد صالحیدانشکده مهندسی و علم مواد، دانشگاه صنعتی شریف، تهرانسید خطیب الاسلام صدرنژاددانشکده مهندسی و علم مواد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران0000-0003-2631-5863Journal Article20190214In this research, carbon nitride nanosheets were synthesized from melamine precursor by both thermal and combined methods. Melamine first reached 550 °C for 75 minutes and remained at this temperature for 4 hours until g-C3N4 was obtained. In the heating method, the produced g-C3N4 reached 500 °C for 100 minutes and stored at this temperature for 3 hours to obtain nanosheet carbon nitride. In the combined approach, g-C3N4 was first sonicated for 130 minutes in a solution of water and ethanol and then the heating process was repeated for it. Sample characterization by X-ray diffraction (XRD), scanning electron microscopy (FE-SEM), Fourier transform infrared spectroscopy (FTIR), and Brunauer-Emmett-Teller (BET) surface area analysis were done. The photocatalytic performance of the samples was evaluated by measuring the degradation of the rhodamine b. It was found that both methods are capable of producing carbon nitride of nanosheet shape. In the combined approach, over the same period, nanosheets of about 30% less thickness than the heating method can be made. Samples that were made by the combined way showed better photocatalytic activity than thermal samples.در این پژوهش به منظور بررسی تاثیر اولتراسونیک کردن در سنتز کربن نیترید نانوورقهای از پیشماده ملامینی، از دو روش حرارتی و ترکیبی با شرایط و سیکل حرارتدهی یکسان استفاده شده است. ابتدا ملامین در مدت 75 دقیقه به 550 درجه سانتیگراد رسید و برای مدت 4 ساعت در همین دما باقی ماند تا g-C3N4 بدست آید. در روش حرارتی، g-C3N4 بدست آمده در مدت 100 دقیقه به 500 درجه سانتیگراد رسید و برای مدت 3 ساعت در این دما نگهداری شد تا کربن نیترید نانوورقهای بدست آید. در روش ترکیبی، ابتدا g-C3N4 به مدت 130 دقیقه درون محلول آب و اتانول سونیکیت شد و روند روش حرارتی برای آن تکرار گردید. برای مشخصهیابی نانوورقههای حاصل، آزمونهای پراش اشعه ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (FE-SEM)، طیف سنج مادون قرمز انتقالی (FTIR)، و تعیین مساحت سطح برونر-امت-تلر (BET) انجام گرفت. خواص فتوکاتالیستی نمونهها با استفاده از تجزیه رودامین بی بررسی شد. مشخص شد که هر دو روش، توانایی تولید کربن نیترید نانوورقهای را دارند. در روش ترکیبی در مدت زمان یکسان میتوان نانوورقههایی با ضخامت تقریبا 30 درصد کمتر از نانوورقههای تولیدشده به روش حرارتی، تولید نمود. نمونههای تولید شده به روش ترکیبی در مقایسه با نمونههای حرارتی دارای فعالیت فتوکاتالیستی بیشتری بودند.https://www.jamt.ir/article_93224_8e22bc4ef8d1003d0eda7a10db6d31fa.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08108420200220Photoluminescence and IR Properties of Al doped ZnO Nanofibersرفتار فوتولومینسانس و فروسرخ نانوالیاف ZnO آلایش شده با Al91710419010.30501/jamt.2020.104190FAسهیلا اوصالیدانشکده فنی و مهندسی، گروه مهندسی مواد، دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایران.حمید اصفهانیدانشکده فنی و مهندسی، گروه مهندسی مواد، دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایران0000-0002-2719-0022حمید رضا کرمیدانشکده فنی و مهندسی، گروه مهندسی برق، دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایران.Journal Article20180526Zinc oxide (ZnO) is used widely in electrical and optical applications due to its wide band gap and also semiconductor properties. In the present study ZnO and Al doped (Al/Zn ratio equals to 6 wt.%) nanofibers (NFs) were synthesized by electrospinning method and post calcination at different temperatures 250, 300 and 400 ˚C. The effect of dopant on microstructure, crystallography, functional molecule groups, and photoluminescence behavior of ZnO NFs were studied by means of scanning electron microscopy (SEM), X-ray diffraction pattern (XRD), Fourier-transform infrared spectroscopy (FTIR), and photoluminescence spectroscopy (PL), respectively. Results showed that the average diameter of ZnO NFs was increased from 131 to 468 nm after calcination. XRD analysis indicated that the hexagonal wurtzite ZnO was formed in both samples. Also it confirmed that the Al dopant was incorporated into ZnO NFs. Comparison of FTIR spectra showed that the Al doping caused to shift the Zn-O band to higher frequencies and also construct the stronger bonds inside the ZnO lattice. PL results also revealed that the Al doping enhanced the optical properties. It is because that the point defects issued by Al doping create lower energy levels for transferring the electrons from conduction band to valence band.اکسید روی (ZnO) به دلیل نیمه هادی بودن و دارا بودن شکاف انرژی پهن در صنایع مختلف از جمله نوری و الکترونیک مورد استفاده قرار میگیرد. در این پژوهش نانوالیاف ZnO و آلایش شده با آلومینیوم (با نسبتAl/Zn برابر شش درصد وزنی) با استفاده از فرایند الکتروریسی و در ادامه پس از کلسینه شدن در دماهای مختلف (250، 300 و 400 درجه سانتیگراد) سنتز شدند. اثر آلایش بر ریزساختار، بلورشناسی، بنیان های مولکولی و رفتار فوتولومینسانس نانوالیاف ZnO به ترتیب به کمک میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، آنالیز پراش پرتو ایکس (XRD)، طیف سنجی فروسرخ تبدیل فوریه (FTIR) و طیف سنج فوتولومینسانس (PL) بررسی شد. نتایج نشان داد که متوسط قطر نانوالیاف ZnO حاوی Al از 131 به 468 نانومتر پس از کلسینه شدن افزایش یافت. آنالیز XRD نشان داد که ZnO با ساختار هگزاگونال وورتزیت در هر دو نمونه تهیه شد و هم چنین تایید کرد که اتمهای Al در ساختار ZnO آلایش شده اند. مقایسه طیف FTIR نمونه ها نشان داد که آلایش Al باعث انتقال پیوند Zn-O به بسامدهای بیشتر و تشکیل پیوندهای قوی در شبکه ZnO شد. نتایج PL نشان داد که آلایش Al خواص نوری ZnO را بهبود بخشید، زیرا تشکیل عیوب ساختاری در اثر آلایش Al باعث ایجاد سطوح با انرژی کمتر برای نقل و انتقال الکترون از پهنه رسانش به پهنه ظرفیت میشود.https://www.jamt.ir/article_104190_2c669fb8085c2bcba219f570f84165af.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08108420200220Preparation and Evaluation of Polycaprolactone / Amine Functionalized Carbon Nanotube Electrospun Nanocomposite Scaffold Containing Mesenchymal Stem Cells for Use in Hard Tissue Engineeringساخت و ارزیابی داربست نانوکامپوزیتی الکتروریسی شده پلی کاپرولاکتون/نانوتیوب کربنی آمین دار شده حاوی سلول های بنیادی مزانشیمی جهت کاربرد در مهندسی بافت سخت19309322610.30501/jamt.2020.93226FAهادی توحیدلوپژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، گروه زیست فناوری پزشکی، تهران، ایرانسیده سارا شفیعیپژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، گروه زیست فناوری پزشکی، تهران، ایرانفائزه شیرعلی پورپژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، گروه زیست فناوری پزشکی، تهران، ایرانJournal Article20190305Bone tissue engineering with the aim of repairing bone defects and bone injuries has been trying to design an appropriate scaffold with optimal mechanical and biological properties that can play an important role in this regard. In this study, different amounts of amine-functionalized single-walled carbon nanotubes (SWCNTs-amine) with the 0, 0.1, 0.2 and 0.5 weight percentages (%wt) were added to polycaprolactone, to enhance biological and mechanical properties of scaffolds, then PCLSWCNTs composite nanofibers were prepared by electrospinning method. The attachment, proliferation, differentiation and growth of rat bone marrow derived mesenchymal stem cells (BMSCs) on the scaffolds were analyzed by scanning electron microscopy (SEM), MTT, live-dead and alkaline phosphatase activity assays. The morphology and mechanical properties of the scaffolds, using the SEM and tensile strength test, were characterized and the bioactivity of the scaffolds in simulated body fluid (SBF) was assessed. The results indicated that PCL-SWCNTs 0.2 wt. % had the highest tensile strength (about 10 MPa) and showed a significant increase as compared with the pure PCL. Moreover, no toxicity was reported after 1, 3 and 5 days after cell seeding on scaffolds. In addition, surveys carried out by SEM showed that the use of single-walled carbon nanotubes, had promoted cell attachment on the scaffold fibers. This increase was more considerable in PCL-SWCNTs 0.5 wt. %. Furthermore, alkaline phosphatase activity demonstrated enhanced proliferation and differentiation of cells on scaffolds containing nanoparticles in comparison with the pure PCL. It is concluded that electrospun SWCNTs/PCL nanofibers with the optimum concentration can be a good candidate for bone tissue engineering applications. مهندسی بافت استخوان با هدف ترمیم ضایعات و آسیب های استخوانی در تلاش است تا با بهبود داربست های سنتزی بتواند شرایط مشابه ماتریس سلولی را برای رشد و تکثیر بهتر سلولهای بدن فراهم کند. از این رو طراحی یک داربست مناسب با خواص زیستی و مکانیکی بهینه می تواند نقش مهمی را در این زمینه ایفا کند. در این تحقیق درصدهای وزنی مختلف نانو لولههای کربن تک دیواره عامل دار شده با گروه آمین (SWCNTs-amine) با درصدهای وزنی 0، 0.1، 0.2 و 0.5 به پلیکاپرولاکتان (PCL) به منظور افزایش خواص زیستی و مکانیکی داربست اضافه و نانو فیبرهای کامپوزیتی PCL-SWCNTs با روش الکتروریسی تهیه شد. چسبندگی، تکثیر، تمایز و زنده مانی سلولهای بنیادی مزانشیمال مشتق شده از مغز استخوان موش (BMSCs) بر روی داربستها توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری (SEM)، آزمون های MTT، live-dead و آلکالین فسفاتاز بررسی شد. مورفولوژی، خواص مکانیکی و زیست فعالی داربستها نیز با استفاده از میکروسکوپ الکترونی عبوری، آزمون استحکام کششی و آزمون زیست فعالی در محیط شبیه سازی شده بدن (SBF) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نانوکامپوزیت حاوی 2/0 درصد نانوله کربنی داری بیشترین میزان استحکام کششی در حدود 10 مگا پاسکال است که در مقایسه با نمونه الکتروریسی شده PCL خالص، افزایش قابل توجهی داشته است. همچنین هیچ کدام از نمونه ها پس از گذشت 1، 3 و 5 روز سمیتی از خود نشان ندادند. بعلاوه، بررسی های صورت گرفته با SEM نشان داد که استفاده از نانو لوله های کربن تک دیواره، چسبندگی و نفوذ سلولهای BMSC بر روی الیاف داربست را افزایش داده است. این افزایش در نمونه نانوکامپوزیتی حاوی 5/0 درصد وزنی نانولوله کربنی مشهودتر بود. همچنین نتایج آزمون آلکالین فسفاتاز بهبود تکثیر و تمایز سلولها را بر روی داربست های حاوی نانوذره نسبت به PCL خالص نشان داد. از نتایج حاصل میتوان دریافت که نانوفیبرهای الکتروریسی شده با درصدهای وزنی بهینه میتوانند کاندیدهای مناسبی جهت کاربرد در مهندسی بافت استخوان باشند. https://www.jamt.ir/article_93226_fd7c64f7ce51bc9d61949c5a2aa23917.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08108420200220The Effect of Adding Sn Powder to ST316L Powder on Sinter Ability and Microstructure of Steel Filtersبررسی تاثیر افزودن پودر قلع به پودر فولاد ST316L در قابلیت تف جوشی و ریز ساختار فیلترهای فولادی31379582710.30501/jamt.2020.95827FAعلی کفلوپژوهشکده مواد پیشرفته و انرژیهای نو، سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، تهران، ایرانسید محمد زهراییپژوهشکده مواد پیشرفته و انرژیهای نو، سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، تهران، ایرانJournal Article20190130In this study, porous samples of 316L were prepared by aqueous atomizing during powder metallurgy<br />process. Pure 316L powder, as well as mixed with a certain percentage of Sn powder has been used to prepare the test<br />specimens, Then, by spraying zinc stearate as a lubricant on the mold surfaces and punches, the mixtures were pressed<br />into a rigid mold at four different pressures of 300, 350, 400 and 450 MPa. The green bulk were sintered in vacuum<br />atmosphere at 1320 ° C for 60 min. The samples were cooled in the furnace and their densities were measured and then<br />microstructural and chemical analysis was performed by light microscopy and scanning electron microscopy.<br />Measuring the density of the sintered samples showed that the porosity of the samples was from 38% to 46%)از جمله استفاده فرآیند متالورژی پودر، ساخت فیلترهای فلزی و نیز فیلترهای فولادی است و همانطور که از نامشان پیداست این قطعات متخلخل هستند. فیلترها در حوزه های مختلف صنایع متالورژی، شیمیایی، داروسازی، فضائی و هوائی کاربرد و مورد استفاده وسیع قرار دارند. در این تحقیق، نمونه هائی متخلخل از پودر فولاد 316L تهیه شده بروش اتمایزینگ آبی طی فرآیند متالورژی پودر تهیه شدند. ابتدا پودرهای فولاد 316L بصورت خالص و همچنین با افزودن در صدی معین پودر قلع (sn) به پودر فولادی مخلوط شده و پس از استفاده از اسپری روانکار ( استئارات روی) و اسپری نمودن روی سطوح قالب و سنبه ها، مخلوط های حاصله در قالبی صلب و در چهار فشار مختلف 300 ، 350 ، 400 و 450 مگا پاسکال فشرده شدند. خشته های خام بدست آمده در آتمسفر خلاء در دمای 1320 درجه سانتیگراد به مدت 60 دقیقه سینتر شدند. پس از سرد شدن کوره و خارج نمودن نمونه ها، چگالی آنها اندازه گیری و سپس مورد بررسی های ریزساختاری و آنالیز شیمی توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ روبشی الکترونی قرار گرفتند. با اندازه گیری چگالی نمونه های سینتر شده ملاحظه گردید که تخلخل نمونه ها از 46 تا 38 درصد متغیر می باشد.https://www.jamt.ir/article_95827_2c6e9ab2d50112b35b3131dd73ee2f1a.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08108420200220Preparation of Porous ZnO/MWCNT Nanocomposite and ZnO Nanoparticles Derived from Metal-Organic Framework and use them as Photoanode in Dye Sensitized Solar Cell (DSSC)تهیه نانوکامپوزیت متخلخل ZnO/MWCNT و نانوذرات ZnO از پیش ماده شبکه آلی-فلزی و استفاده از آن به عنوان فوتوآند در ساخت سلول خورشیدی رنگدانه ای39479322710.30501/jamt.2020.93227FAسمانه مظفریگروه علوم پایه، دانشکده علوم دریایی، دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانآزاده سادات نعیمیگروه فیزیک، واحد علی آباد کتول، ، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آباد کتول، ایران.Journal Article20190502In this research, Zn/MWCNT porous nanocomposite and ZnO nanoparticles were prepared using Zn-based metal organic framework (MOF). Porous ZnO without MOF precursor was also synthesized. Structure, morphology and size of the films were analyzed by XRD and scanning electron microscope (SEM). Dye sensitized solar cells (DSSCs) were fabricated with ZnO/MWCNT nanocomposite and ZnO nanoparticles as photoanode. It was determined that ZnO based on MOF show higher surface area, more photon absorption and better short circuit current density compared with the reference ZnO without MOF precursor. Moreover, Effect of multiwall carbon nanotubes (MWCNT) on the porous structure of ZnO was studied and DSSC based on ZnO/MWCNT photoanode exhibited a short circuit current density of 23.89 mA cm-2, open circuit voltage of 0.68 V, and power conversion efficiency of 4.78%, which is almost 15% larger than that of the DSSC based on ZnO photoanode based on MOF (4.06%). The enhancement of efficiency in DSSCs made of ZnO/MWCNT nanocomposite can be attributed to the increase of the electrical conductivity of the photoanode, strong connection between conduction band of the anode with dye molecules and more contact surface of photoanode with electrolyte.در این پژوهش، نانوکامپوزیت متخلخل ZnO/MWCNT و نانوذرات ZnO با استفاده از شبکه آلی-فلزی (MOF) بر پایه Zn تهیه شدند. همچنین، به منظور مقایسه، نانوذرات ZnO بدونMOF نیز سنتز شدند. ساختار، مورفولوژی و سایز نانو ساختارها با استفاده از الگوی پراش (XRD) و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سلولهای خورشیدی حساس شده به رنگدانه (DSSCs) با استفاده از نانوکامپوزیت ZnO/MWCNT و نانوذرات ZnO بهعنوان فوتوآند، ساخته شدند. مشخص شد، که نانوذرات ZnO ساخته شده با MOF، مساحت ویژه بالاتر، جذب رنگدانه بیشتر و چگالی جریان مدار بسته بهتری را در مقایسه با ZnO مرجع بدون پیش ماده MOF نشان میدهد. بهعلاوه، اثر افزودن نانو لولههای کربنی چند دیواره (MWCNT) به ساختار متخلخل ZnO بررسی شد و سلول خورشیدی رنگدانهای بر پایه فوتوآند ZnO/MWCNT، چگالی جریان مدار بسته mA cm-2 89/23، ولتاژ مدار باز (V) 68/0، و بازده تبدیل فوتون به الکتریسیته 78/4 درصد را نشان داد، که در حدود 15 درصد بیشتر از بازده بهدست آمده از سلول خورشیدی بر پایه فوتوآندZnO ساخته شده ازMOF با بازدهی 06/4 درصد است. افزایش بازدهی را میتوان به افزایش رسانندگی الکتریکی درفوتوآند، اتصال محکم تراز رسانش آند با مولکولهای رنگدانه و سطح تماس بیشتر فوتوآند با الکترولیت نسبت داد.https://www.jamt.ir/article_93227_cb08018e83eb7476894aa181b5e98ec6.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08108420200220Theoretical evaluation of properties and behaviors of LiFeSO4F as a Li-ion battery cathode material: a DFT studyبررسی نظری خواص و رفتار LiFeSO4F به عنوان کاتد باتری لیتیم-یون با استفاده از نظریه تابعی چگالی49569554110.30501/jamt.2020.95541FAمحمد مهدی کلانتریانپژوهشگاه مواد و انرژی، کرج، ایران0000-0003-2105-1619مسعود مومنیپژوهشگاه مواد و انرژی، کرج، ایرانمهزیار حفیظیپژوهشگاه مواد و انرژی، کرج، ایرانJournal Article20190602Cathode is the most important part of Li-ion batteries and it determines performance and behavior of these energy storage devices. LiFeSO4F as a cathode material with Tavvorite structure and C2/c space group is investigated by density functional theory (DFT) using Wine2k program package. Calculation were performed by different methods GGA, GGA+U and PBE-Fock-α (a Hybrid Functionals method, HF). Structural calculations were demonstrated structural stability after Lithium ion extraction. Theoretical voltage was evaluated, using total energy of the considered structures. The most agreeable calculated voltage in comparison with the experimental value (3.9 V) belongs to HF method. According to obtained Density of States (DOS) diagrams, lithiated structure is n-type semiconductor and delithiated structure is p-type semiconductor. This material had been suggested as a potentially high rate capable cathode due to its unclose structure and high diffusion coefficient of Li-ions in the structure; however, inversely-biased-diode phenomenon turns it as low rate capable in comparison with oxide cathode materials. For the first time, internist-like and extrinsic-like band gap were calculated and reported for the cathode material.کاتد در باتریهای لیتیم-یون مهمترین بخش و تعیین کننده کارآیی و رفتار این وسایل ذخیره انرژی میباشد. ماده کاتدی LiFeSO4F با ساختار تاووریت و گروه فضایی C2/c مورد بررسی نظریه تابعی چگالی (DFT) با استفاده از کد Wien2k قرار گرفت. محاسبات با استفاده از روشهای GGA، GGA+U و PBE-Fock-α (از روش های Hybrid functionals، HF) انجام شدند. محاسبات ساختاری نشان داد این کاتد پس از خروج لیتیم پایداری خود را حفظ مینماید. محاسبات ولتاژ نظری نشان داد نزدیکترین مقادیر محاسبه شده ولتاژ به مقدار آزمایشگاهی (V 3.9) متعلق به روشهایHF و GGA+U است. بر طبق چگالی حالات (DOS) محاسبه شده، ساختار قبل از خروج لیتیم نیمههادی نوع n و ساختار پس از خروج لیتیم نیمه هادی نوع p میباشد. با وجود اینکه به دلیل ساختار باز این کاتد انتظار می رود نرخپذیری این کاتد مناسب باشد، با این حال ترکیب دیود بایاس معکوس اتصال p-n موجب نرخپذیری کمتر این کاتد نسبت به کاتدهای اکسیدی شده است. برای اولین بار، نوار ممنوعه ذاتیوار و غیرذاتیوار برای این کاتد با روشهای مختلف محاسبه و گزارش شدند.https://www.jamt.ir/article_95541_6fa8d55aa6ce53826c6752a9dfaa8548.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08108420200220NO2 and CO Gas Sensing Properties of Cadmium Oxide- Based Gas Sensorsخواص حسگری حسگرهای گازی اکسید کادمیم نسبت به گازهای دی اکسید نیتروژن و مونوکسید کربن57659618510.30501/jamt.2020.96185FAجواد اسماعیل زادهمجتمع آموزش عالی فنی و مهندسی اسفراین، خراسان شمالی، اسفراین، ایران.0000-0002-3718-0020ابوالفضل جمعه گیانمجتمع آموزش عالی فنی و مهندسی اسفراین، خراسان شمالی، اسفراین، ایران.Journal Article20190525In this research, the gas sensing properties of cadmium metal oxide semiconductor fabricated using low frequency AC electrophoretic deposition toward pollutant gases such as NO2 and CO were investigated. For the electric field-assisted method, the parameters affecting the deposition pattern including frequency and the medium of deposition along with the dominant deposition mechanism in different frequency intervals in the range of 1 Hz to 10 kHz were studied using co-planar gold electrodes. SEM and Optical microscopy strongly show that the formation of CdO nanoparticles chains along with electrodes was the distinguished effect which was observed in the acetone suspension at frequency of 10 KHz. Gas sensing tests were performed on platinum-based comb-like electrodes towards different concentration of NO2 and CO gases using a normal dynamic gas sensing setup. The deposition of CdO nanoparticles was done at the frequency of 10 KHz, voltage of 30V and time duration of 5 min. The attained chain like structures of ceramic particles of CdO can be providing favorite sensing properties. All results indicated which fabricated sensor possesses a good response toward NO2 and CO gases.در این مطالعه، خواص حسگری گازی اکسید کادمیم ساخته شده به روش لایه نشانی الکتروفورتیک جریان متناوب فرکانس اندک در مقابل گازهای آلاینده CO و NO<sub>2</sub> مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا پارامترهای لایه نشانی اکسید کادمیم شامل محیط و فرکانس لایه نشانی در نحوه نشست و همچنین مکانیزم نشست غالب در هر فرکانس در محدوده فرکانسی Hz 10000-1 بر روی الکترودهای از جنس طلا مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان می دهد که نشست حاصل از سوسپانسیون حاوی ذرات اکسید کادمیم در محیط استن و در فرکانس KHz 10 قادر به تشکیل زنجیره های از ذرات سرامیکی در امتداد گپ موجود در الکترود می باشند. آزمون های حسگری گازی بر روی الکترودهای شانه ای پایه پلاتین و نسبت به مقادیر مختلف گازهای NO<sub>2</sub> و CO او با استفاده از دستگاه حسگری گاز دینامیکی نرمال نجام شد. لایه نشانی در مدت زمان 5 دقیقه و ولتاژ 30 ولت و فرکانس 10 کیلو هرتز به انجام رسید. ساختار زنجیره وار ذرات سرامیکی اکسید کادمیم بدست آمده نوید بخش رسیدن به خواص مطلوب حسگری می باشد. نتایج حسگری حسگر نسبت به گازهای NO<sub>2</sub> و CO در محدوده دمایی <sup>o</sup>C 300-200 نشان داد که میزان پاسخ ها با افزایش غلظت زیاد شده و بیشینه پاسخ ها در دمای <sup>o</sup>C 250 بدست آمده است. همچنین پاسخ های دینامیکی حسگر نسبت به مقادیر مختلف از گازهای NO<sub>2</sub> و CO رفتار نوع n اکسید CdO را نشان داده و تکرارپذیری آنرا تایید می کند.https://www.jamt.ir/article_96185_fad5f15224a001f19acefc296aa1917c.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08108420200220The Coating of Composite Nanoparticles of Bafe12o19/ MWCNT Using Silicon over Nowowen Substrtae for Radar Absorption In X And Ku Bandپوشش نانوذرات کامپوزیت مغناطیسی BaFe12O19/ MWCNT در بستر سیلیکونی بر روی پارچه بیبافت برای جذب امواج در محدوده باند X و Ku677710424710.30501/jamt.2020.104247FAآرزو افضلیگروه نساجی، دانشکده فنی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.وحید متقی طلبگروه نساجی، دانشکده فنی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.سید سلمان افقهیپژوهشکده مواد پیشرفته، دانشگاه امام حسین، تهران، ایران.0000-0001-6764-7202مجتبی جعفریاندانشگاه ازاد اسلامی، ,واحد علوم و تحقیقات، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، تهران، ایران.Journal Article20180204In current investigation a novel radar absorbing coating was developed on nonwoven fabric based on a composite nanomaterial of BaFe<sub>12</sub>O<sub>19</sub>/ MWCNT which was synthesized by combustive sol-gel technique. The functional carboxylated carbon nanotubes was utilized in silicon matrix and printed on fabric surface to enhance the intensity and band width of wave absorption. The microscopic images of the fabric coated magnetic nanoparticles shows a homogenous layer of nanoparticles on fabric surface. The maximum reflection drop of nanoparticles was recorded about -7 dB on 9.5 GHz. Moreover, the maximum absorption in X band was close to -38.45 dB in 10.5 GHz for samples with thickness of 1.5 mm and band width of 2.6 GHz. Meanwhile, the absorption property measurement indicates the maximum value for a thickness of 1.5 mm compared to other sample thickness. Moreover in Ku band, the maximum absorption for BaFe<sub>12</sub>O<sub>19</sub>/ MWCNT sample with thickness of 1.5 mm was reported on -31.38 dBm which was recorded on 15.9 GHz with Band width of 3.2 GHz. Therefore, the composite samples enhanced with hollow structure carboxylated CNT (10%w/w) not only shows improved electrical properties, but also endorse a higher maximum absorption value and band width. Interestingly, the fabric coated with bare BaFe<sub>12</sub>O<sub>19 </sub>nanoparticle<sub>, </sub>a maximum absorption value of -3.5 dBin was observed on 9.7 GHZ. In the meantime, the fabric coated with BaFe<sub>12</sub>O<sub>19</sub>/ MWCNT nanoparticle in X band region shows significant increase for absorbption value to -17.8 dB on 9.8 GHZ with bandwidth of 1.8 GHZ. However, the coated fabric with BaFe<sub>12</sub>O<sub>19 </sub>nanoparticle in Ku band shows lower value of -2.4 dB compared to X band in 17.6 GHZ. In comparisons, for composite nanoparticle coated sample, however, a nearly similar maximum value of -17.6 dB was recorded on 16.7 GHz with band width of 2.2 GHz. Therefore , results indicate that the fabric samples coated with composite BaFe12O19/ MWCNT nanoparticle compared to neat BaFe12O19 represents appreciable maximum absorption value of more than 90% in X and Ku bands which can be attributed to presence of carbon structure in composite material.در این تحقیق پوشش جاذب امواج رادار شامل نانوذرات کامپوزیتی (BaFe<sub>12</sub>O<sub>19</sub>/ MWCNT) سنتز شده به روش سل- ژل احتراقی بر روی پارچه اعمال گردید. نانولولههای کربنی کربوکسیل دار شده بهمنظور تقویت شدت و افزایش پهنای باند جذبی در رزین سیلیکونی بر روی سطح منسوج چاپ گردیدند. تصاویر میکروسکوپی منسوج پوشش داده شده با نانوذرات کامپوزیتی نشان میدهد پوشش یکنواختی از ذرات بر سطح منسوج تشکیل شده است. بیشینه جذب در نانوذرات BaFe<sub>12</sub>O<sub>1</sub><sub>9</sub>برابر با dB 7- در فرکانس GHz5<sub>/</sub>9 است. در حالیکه نانوذرات کامپوزیت BaFe<sub>12</sub>O<sub>19</sub>/ MWCNT در حدود dB 45<sub>/</sub>38- در GHz5<sub>/</sub>10 در ضخامتmm 5<sub>/</sub>1 با پهنای باند GHz6<sub>/</sub>2 در باند X می باشد. همچنین اندازه گیری خواص جذبی نشان می دهد که میزان بیشینه جذب برای ضخامت mm 5<sub>/</sub>1 در مقایسه با ضخامت های دیگر بیشتر است. علاوه براین در باند ku بیشینه جذب در ضخامت mm5<sub>/</sub>1 برابر dB 31.[W11] 38- در فرکانسGHz 9/15 با پهنای باند GHz2/3 است. حضور 10% وزنی نانولولههای کربنی با ساختار توخالی نه تنها باعث افزایش خاصیت الکتریکی کامپوزیت گردیده، بلکه از طرفی دیگر باعث افزایش بیشینه جذب و پهنای باند جذبی شده است. در پارچه پوشش دادهشده با نانو ذرات حداکثر جذب dB 3.5 - در GHz7/9 و برای نانو ذرات کامپوزیت dB 17.8 - درGHz 8/9 با پهنای باندGHz 8/1 جذب بیش از dB10 در باند X جذب داشته است. در باند Ku در پارچه پوشش دادهشده با نانو ذرات، حداکثر جذب dB 2.4 - درGHz 6/17 و برای نانو ذرات کامپوزیت در حدود dB 17.6 - در GHz7/16 با پهنای باندGHz 2/2 جذب بیش از dB10 حداکثر جذب دارد. نتایج نشان میدهد نمونه پوشش دادهشده با نانو ذرات کامپوزیت در دو باند X و Ku دارای بیشینه جذب قابل قبول بالای 90% بوده و قابلیت جذب امواج به دلیل وجود کربن در ساختار نانو ذرات کامپوزیتی افزایش پیداکرده است .<br /><br /><br /><br /> [W11]اعشار؟؟؟https://www.jamt.ir/article_104247_ad1532fdd9327a927fe3b92c29d591bf.pdf