پژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522Effect of Sintering Time on Mechanical and Magnetic Properties of Cemented Carbidesتغییرات خواص مکانیکی و مغناطیسی کاربیدهای سمانته با افزایش زمان سینتر187024710.30501/jamt.2635.70247FAفرهاد ادیب پورکارشناسی ارشد، پژوهشگاه مواد و انرژیحسن کربلایی اکبرشرکت شتاب کارسیدعلی طیبی فرداستادیار، پژوهشگاه مواد و انرژی0000-0003-3117-177XJournal Article20130729Producing of today cutting tools without cemented carbides as a raw material is impossible. Requirements of industries to new cutting tools with high quality and performance in order to achieving better economical results, was caused to use of advanced processes in producing and improving of these tools. In this research, it is endeavored by changing sintering time, new properties and broadened fields of cemented carbide tools are obtained. For this purpose, samples of “K” type standard with WC(92%Wt), TaC(2%Wt) and Co(6%Wt) composition and “P” type standard with WC(80%Wt), TaC(5%Wt), TiC(5%Wt) and Co(10%Wt) composition which are suitable for cast iron and steel machining respectively, were processed. Microstructure of raw materials and products were investigated by light and scanning electron microscopy respectively. Samples were sintered at 1490±5°C for 1 to 10 hours in a 10<sup>-2</sup>torr vacuumed electric furnace. Analyzing of XRD patterns by software revealed desirable phases. Mechanical properties were analyzed by measuring of hardness changing from 1698HV30 to 1674HV30 for “K” type and 1389HV30 to 1347HV30 for “P” type samples. Transverse rupture strength of samples was measured after 4hr sintering and an increasing revealed up to 2991MPa for “K” type and 2710MPa for “P” type samples because of elimination of crack formation centers and after that decreased to 2610MPA and 2250MPa because of predominant of grain growth phenomenon, respectively. Also measurements of magnetic saturation and coercive force properties were done on sintered samples, which revealed reduction in both of these properties by increasing sintering time. No changing in density was observed.تولید ابزارهای برشی امروزی، بدون استفاده از کاربیدهای سمانته به عنوان ماده اولیه ممکن و میسر نمی شد. نیاز صنایع به ابزارهای برشی جدید با توانایی و کیفیت بالاتر جهت حصول نتایج اقتصادی بهتر، منجر به بهرهگیری از فرآیندها و روشهای پیشرفته و مدرن در تولید و یا بهبود آنها شده است. در این پژوهش تلاش گردید با افزایش زمان فرآیند سینتر و براساس روش سینتر مجدد، خواص گوناگونی را جهت حصول دامنه های کاربردی متنوع بدست آورد. جهت بررسی موضوع، نمونهای از استاندارد [1]K با ترکیب WC(92wt%) ، TaC(2wt%) و Co(6wt%) که برای ماشینکاری چدنها بکار برده می شود و همچنین نمونه ای دیگر از خانواده استاندارد <sup>1</sup>P با ترکیب شیمیایی WC(80wt%) ، TaC(5%wt) ، TiC(5%wt) و Co(10%wt) که برای ماشینکاری فولادها مناسب میباشد، انتخاب شدند. ساختار نمونه ها و مواد اولیه آنها توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها در زمانهای 1 تا 10 ساعت و با یک شیب حرارتی یکنواخت تا درجه حرارت °C5±1490 درون کوره و تحت خلاء نسبی torr<sup>2-</sup>10 سینتر شدند. در ادامه نمونه های سینتر شده جهت بررسی های فازی تحت آنالیز XRD قرار گرفتند. نتایج این آنالیز به کمک نرم افزار نشان داد که نمونه تهیه شده شامل فازهای عمده مطلوب می باشد. رفتار خواص مکانیکی با سنجش تغییرات سختی از 30HV1698 تا 30HV1674 برای نمونه های نوع K و از 30HV1389 تا 30HV1347 برای نمونه های نوع P کاهش یافت که علت آن کاهش عیوب کریستالی و رشد دانه ها بود. استحکام گسیختگی عرضی نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت که با افزایش زمان سینتر تا 4 ساعت به علت از بین رفتن مراکز جوانه زنی ترک این پارامتر برای نمونه نوع K به MPa2991 و برای نمونه نوع P به MPa2710 افزایش داشت و پس از آن با افزایش زمان سینتر تا 10 ساعت، به علت غالب شدن پدیده رشد دانه این مقادیر برای نمونه های نوع K و P بترتیب به MPa2610 و MPa2250 کاهش یافتند. این رفتار با سنجش اندازه گیری اشباع مغناطیسی و نیروی پسماندزدای مغناطیسی بیانگر تغییراتی در ریزساختار اولیه و هم جهت با تغییرات تافنس می باشد که این امر منجر به بهبود خواص براده برداری ابزار برای قطعات ریختگی می گردد. بررسی دانسیته نمونه ها نیز تغییرات محسوسی را نشان نمیداد.https://www.jamt.ir/article_70247_d977ff2baa4a3b37bb1c5e43b0970a09.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522Formation of amorphous and nano-crystalline phases via mechanical alloying of elemental powder with stoichiometric composition of Ni0.5Ti0.4Nb0.1 and their thermodynamic evaluation using Medima modelتشکیل فازهای آمورف و نانو بلور از آلیاژسازی مکانیکی مخلوط پودری عنصری با استوکیومتری Ni0.5Ti0.4Nb0.1 و بررسی ترمودینامیکی آنها براساس مدل میدما9197025610.30501/jamt.2635.70256FAروزبه عباسیدانشکده مهندسی متالورژی و مواد، پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهرانسیدفرشید کاشانی بزرگدانشکده مهندسی متالورژی و مواد، پردیس دانشکده های فنی دانشگاه تهران0000-0003-4802-0361Journal Article20140310Mechanical alloying of an elemental powder mixture with stoichiometric composition of Ti<sub>0.4</sub>Ni<sub>0.5</sub>Nb<sub>0.1 </sub>was conducted using planetary ball milling. The assessment of the formed phases was investigated using semi-empirical Miedema Model. In addition, the milled product was characterized using various techniques; X-ray diffraction studies revealed the formation of Ni (Ti) solid solution after the first hour of milling. However, dissolution of Nb was not found in neither of the other elements. After 7.5 h of milling, the formation of NiTi-based intermetallic compound begins while Nb is still remained as a free element. Finally, after 10h of milling, an amorphous phase was formed which remained for the next 10h. Field emission scanning electron microscopy investigations showed that a homogeneous structure is formed after 20h of milling, but further milling increases the product size due to agglomeration and cold welding of the relatively finer milling products. Transmission electron microscopy confirmed the presence of both the nano-crystalline NiTi intermetallic compound and amorphous phase. The experimental results were found to be in agreement with those of the thermodynamic calculations based on Miedema Model using Ni-Ti, Ni-Nb, Nb-Ti binary systems and Ni-Ti-Nb ternary system that predicted the formation of Ni (Ti) solid solution and immiscibility of Nb in Ti and Ni. In addition, a slight difference in the value of Gibss free energy of formation was found between the intermetallic compound and amorphous phase that confirms the their presence in the final milled product.هدف از تحقیق حاضر، سنتز ترکیب سه تایی Ti<sub>0.4</sub>Ni<sub>0.5</sub>Nb<sub>0.1</sub> به روش آلیاژسازی مکانیکی و ارزیابی ترمودینامیکی فازهای تشکیلشده به روش نیمه تجربی میدما است. به علاوه محصولات تولیدشده به روشهای مختلف مشخصهیابی شده و فازهای نهایی در هر مرحله تعیین گردید. نتایج الگوی پراش پرتو ایکس نشان داد که در ساعات اولیه آسیاکاری محلول جامد Ni(Ti) تشکیل میشود، ولی نایوبیم به صورت نامحلول در شبکه باقی میماند؛ پس از 5/7 ساعت آسیاکاری، ترکیب بینفلزی NiTi تشکیل میگردد. اما کماکان عنصر نایوبیم به صورت نامحلول باقی میماند. با ادامه آسیاکاری، پس از 10 ساعت فاز آمورف تشکیل شده که با ادامه آسیاکاری باقی میماند. مطالعهی مورفولوژی محصولات آسیاکاری شده با میکروسکوپ الکترونی روبشی با نشر میدانی نشان داد که ساختاری همگن پس از 20 ساعت آسیاکاری حاصل میشود که با ادامه آسیاکاری، در اثر به هم چسبیدن و جوش سرد منتج به محصولات درشت تر میشود. نتایج میکروسکوپی الکترونی عبوری موید حضور همزمان فازهای آمورف و نانو بلورهای بر مبنای ترکیب بینفلزی NiTi بود. بررسیهای ترمودینامیکی سامانههای دوتایی نیکل-تیتانیم، نیکل-نایوبیم و تیتانیم-نایوبیم و سامانه سهتایی نیکل-تیتانیم-نایوبیم بر اساس مدل میدما تشکیل محلول جامد Ni(Ti) و عدم حلالیت نایوبیم را پیشبینی می نماید. این بررسیها همچنین نشان داد که به علت اختلاف ناچیز در مقدار انرژی آزاد گیبس، تشکیل فازهای آمورف و ترکیب بینفلزی NiTi در محصول نهایی آلیاژسازی مکانیکی ممکن است. بررسیهای ترمودینامیکی بر اساس مدل میدما نشان از تطابق مناسب با نتایج تجربی آلیاژسازی مکانیکی مخلوط پودری با استوکیومتری Ni<sub>0.5</sub>Ti<sub>0.4</sub>Nb<sub>0.1</sub><sub> </sub>داشت.https://www.jamt.ir/article_70256_c2164deb8ca5d4e199856ab176de9726.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522Fabrication and characterization of dye-sensitized solar cell based on ordered mesoporous TiO2 filmsساخت و مشخصه یابی سلول خورشیدی رنگینهای توسط پوششهای مزومتخلخل منظم دی اکسید تیتانیم21277024810.30501/jamt.2635.70248FAبنیامین یارمنداستادیار، پژوهشگاه مواد و انرژی، پژوهشکده فناوری نانو و مواد پیشرفته0000-0002-6771-314XJournal Article20130730Dye-sensitized solar cells based on ordered mesoporous TiO<sub>2</sub> films were fabricated by sol-gel technique. X-ray diffraction (XRD) analysis revealed that anatase phase was crystallized at 300 °C with initially crystallite size 3.2 nm and the crystallization was improved to 700 °C. Surface area analysis showed that the specific surface area of the films decreased from 163.43 to 87.15 m<sup>2</sup>/g and the pore size increased from 5.05 to 8.75 nm as the annealing temperature increased from 400 to 600 °C. The transmittance spectra that measured by UV/Vis spectrophotometer revealed that the transmittance maxima of the films decreased in the visible region and the absorption edges shifted to longer wavelengths. Photovoltaic measurements showed that the power conversion efficiency of the films initially enhanced to the maximum value of 3.61% with the increasing film thickness to 1.7 μm and then declined when the film thickness increased further.سلولهای خورشیدی رنگینهای توسط پوششهای مزومتخلخل منظم دی اکسید تیتانیم ساخته و عملکرد آنها ارزیابی شد. بررسی خصوصیات ساختاری پوششها توسط پراش پرتو ایکس مشخص ساخت که فاز آناتاز در دمای C° 300 جوانه زده و با افزایش دما تا C° 700 تبلور مییابد. مساحت سطح ویژه پوششها با افزایش دمای آنیل از 400 به C° 600 از 43/163 به m<sup>2</sup>/g 15/87 کاهش و میانگین اندازه تخلخلها از 05/5 به nm 75/8 افزایش یافته است. میزان جذب پوشش ها در محدوده مرئی با افزایش دمای آنیل افزایش یافته و لبه جذب آنها به سمت طول موج های بزرگتر جابجا شده است. ارزیابی عملکرد سلولهای ساخته شده از پوششهای مزومتخلخل منظم دی اکسید تیتانیم در ضخامتهای مختلف مشخص ساخت که با افزایش ضخامت از 7/0 تا mμ 7/1 جریان اتصال کوتاه از 59/2 به mA/cm<sup>2</sup> 05/8 افزایش مییابد اما افزایش بیشتر ضخامت موجب کاهش جریان اتصال کوتاه میشود. بیشترین بازده سلول در ضخامت mμ 7/1 برابر 61/3% به دست آمد.https://www.jamt.ir/article_70248_76ff238a20a6e5ae94f4808b7cae98c2.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522Investigation of magnetic and electrical properties of Cu30-Ni70/CNT nanocomposite produced by mechanical alloyingبررسی خواص مغناطیسی و الکتریکی نانوکامپوزیت Cu30-Ni70/CNT تولید شده به روش آلیاژسازی مکانیکی29367024910.30501/jamt.2635.70249FAپریسا بخشاییدانشکده مهندسی متالورژی و مواد، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهرانحسین عبدی زادهدانشکده مهندسی متالورژی و مواد، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهرانابوالقاسم عطاییدانشکده مهندسی متالورژی و مواد، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهرانJournal Article20140426In this study, Cu30-Ni70 alloy were synthesized by mechanical alloying. Different concentrations of carbon nanotubes were then distributed in the alloy to fabricate Cu-Ni/CNT nanocomposites. X-ray diffraction, scanning electron microscopy, vibrating sample magnetometer and 4point probe standard techniques were used to investigate the characteristics of the samples. XRD results of the alloy sample revealed that, homogeneous Cu30-Ni70 alloy was formed after 5 h of milling. The SEM micrographs of the specimens showed that CNTs have a significant effect on structural refinement of the nanocomposites. The finest microstructure was obtained in the sample containing 5 wt% CNTs. Decreasing the electrical resistivity values of the nanocomposites due to increasing the CNT contents showed that CNTs have been uniformly distributed in the samples. More ever, the distribution of CNTs in the matrix decreases the saturation magnetization and increases the coercivity of the nanocomposites.در این پژوهش آلیاژ Cu30-Ni70 با استفاده از فرآیند آلیاژسازی مکانیکی تولید شد. مقادیر مختلف از نانولوله های کربنی با استفاده از آسیای سیاره ای پرانرژی به منظور تولید نانوکامپوزیت های Cu-Ni/CNT، در زمینه توزیع شدند. بررسی اثرات حضور نانولوله های کربنی در نانوکامپوزیت ها با استفاده از آنالیز پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، مغناطش سنج نمونه ی ارتعاشی (VSM) و روش استاندارد پروب چهار نقطه ای صورت گرفت. نتایج XRD نشان داد که آلیاژ همگن Cu30-Ni70 پس از 5 ساعت آسیاکاری تولید شده است. بررسی میکروساختار نانوکامپوزیت ها با استفاده از تصاویر SEM، نقش موثر نانولوله ها در ریز شدن ساختار را نشان داد. ریز ترین ساختار در بالاترین درصد از تقویت کننده (wt%5) به دست آمد. نتایج آزمون مقاومت الکتریکی نشان دهنده ی افزایش هدایت الکتریکی نانوکامپوزیت ها در حضور CNT و تاییدی بر توزیع یکنواخت نانولوله های کربنی در زمینه ی آلیاژی بود. به علاوه توزیع نانولوله های کربنی در زمینه منجر به کاهش مغناطش اشباع و افزایش نیروی پسماندزدای نانوکامپوزیت ها شد.https://www.jamt.ir/article_70249_7f60eb3f4986ada4504cf0c3773dbd18.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522The effect of graphene percent on mechanical properties of Cu/graphene nanocompositesتاثیر درصد گرافن بر خواص مکانیکی نانو کامپوزیت مس/گرافن37437025010.30501/jamt.2635.70250FAسید حمید دانشمندکارشناسی ارشد، گروه مهندسی مواد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایرانمحمد ذاکریاستادیار، پژوهشکده سرامیک، پژوهشگاه مواد و انرژی، کرج، ایرانتقی شجاعیدانشجوی دکتری، گروه هوافضا، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران، ایرانعلی محمد بیگیکارشناسی ارشد، گروه مهندسی مواد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایرانعلی نظریاستادیار، گروه مهندسی مواد، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایرانJournal Article20130829In this study, to investigate the mechanical properties of Cu / graphene nanocomposite using by mechanical alloying process of cold pressing of the Taguchi experimental design is used when variables such as percentage of graphene, milling time, pressure pressing and sintered temperatures used in this study. In this article the effect of graphene on the mechanical properties of copper / graphene nanocomposite has been studied. For this operation, the mechanical alloying powders in a ball mill for 20 hours maximum wear under argon atmosphere was carried out. Powder particle morphology by scanning electron microscopy, X-ray diffraction analysis of the powder mixture model and Raman spectra analyze has been used for graphene detect. According to the results mechanical properties are improved such that the highest compressive strength (MPa562) and highest hardness (3/63 BHN) are achieved in the Al composite reinforced with5/0 % and 2/0 % graphene respectivelyدر این تحقیق، برای بررسی خواص مکانیکی نانوکامپوزیت مس/گرافن با استفاده از فرآیند آلیاژسازی مکانیکی و پرس سرد از طراحی آزمون تاگوچی استفاده شده است که متغییر هایی نظیر درصد گرافن، زمان آسیاب کاری، فشار پرس و دمای تف جوشی در این تحقیق بکار برده شده است.در این مقاله تاثیر درصد گرافن بر خواص مکانیکی نانو کامپوزیت مس/گرافن مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور عملیات آلیاژسازی مکانیکی پودرهای مذکور به مدت حداکثر 20 ساعت درون آسیاب گلولهای سایشی و تحت محیط گاز آرگون انجام شد. برای بررسی مورفولوژی ذرات پودر از میکروسکوپ الکترونی روبشی، آنالیز مخلوط پودری از الگوی پراش پرتو X و برای ردیابی گرافن از طیف سنج آنالیز رامان استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده بهبود خواص مکانیکی می باشد به صورتی که بالاترین استحکام فشاری(MPa562) در میزان 5/0 درصد گرافن و بالاترین سختی(BHN3/63) در میزان 2/0 درصد گرافن به دست آمد.https://www.jamt.ir/article_70250_7ad8906412e3bfa1c6258a371496554d.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522Preparation of nanostructured TiO2-SnO2 films by aqueous sol-gel for gas sensor applicationتهیه لایههای نانوساختاری TiO2- SnO2 با روش سل- ژل آبی در کاربرد حسگر گاز45537025110.30501/jamt.2635.70251FAپیمان فرهپوردانشکده مکانیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوینمحمدرضا محمدیدانشکده مهندسی و علم مواد- دانشگاه صنعتی شریفJournal Article20131127Nanostructured TiO<sub>2</sub>–SnO<sub>2</sub> films were prepared by a facile aqueous sol–gel route. The prepared sols showed particle size in nano-meter scale. X-ray diffraction (XRD) analysis revealed that phase composition of the films depend on Sn:Ti molar ratio and annealing temperature. Moreover, SnO<sub>2</sub> retarded the anatase to rutile transformation. Transmission electron microscope (TEM) image showed that one of the smallest crystallite sizes was obtained for TiO<sub>2</sub>-SnO<sub>2</sub> binary mixed oxide, being 3 nm. Field emission scanning electron microscope (FE-SEM) analysis revealed that the deposited films had nanostructured morphology with the average grain size in the range 20-40 nm. Thin films produced under optimized conditions showed excellent microstructural properties for gas sensing applications towards low concentrations of CO gas at low operating temperature of 200°C.لایه های دوتائی و پودرهای نانوساختار شده و نانومتخلخل TiO<sub>2</sub>- SnO<sub>2</sub> با نسبت های مولی Sn:Ti مختلف با روش سادۀ سل- ژل آبی تهیه شدند. سل های تهیه شده دارای ذرات با ابعاد نانومتری بودند. آنالیز پراش اشعه ایکس نشان داد که نسبت مولی Sn:Ti و دمای عملیات حرارتی بر ترکیب فازی محصول تاثیر داشته و استحاله فازی آناتاز به روتیل در حضور فاز SnO<sub>2</sub> به تأخیر افتاد. نتایج میکروسکوپ الکترونی عبوری تائید نمود که اندازه بلورک محصول در حدود 3 نانومتر است. همچنین تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی مورفولوژی نانوساختار با اندازه دانه در گستره 40-20 نانومتر را نشان داد. حسگرهای ساخته شده از لایه نانوساختار TiO<sub>2</sub>- SnO<sub>2</sub><sub> </sub>پاسخ بالائی به غلظت پائین گاز CO در دمای کاری پائین 200 درجه سانتیگراد داشتند.https://www.jamt.ir/article_70251_6a1fe19796aac10fb14e6f6bf8c7e436.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522Storage Of Hydrogen Fuel In Metal Impregneted Grapheneذخیره سازی سوخت هیدروژن در گرافن بارور شده با فلز55607025210.30501/jamt.2635.70252FAاصغر کاظم زادهدانشیار، پژوهشکده نیمه هادی ها، پژوهشگاه مواد و انرژیJournal Article20130929Graphite powders were used in this project and pellets were made under the pressure of 10 bar. Sodium<br />hydro carbonate was used to dope with graphite. Sodium salt powder were poured inside the pellets and heat treated for<br />5 hours in vacuum at 800̊ C. XRD analysis showed a shift of characteristic peak of graphite. After that, in order to store<br />hydrogen in the pellets, hydrogen was generated and purged to the pellets in the sealed chamber. The chamber was<br />cooled to 80̊ k to make hydrogen adsorption possible. The pellets were exposed to hydrogen for different times and the<br />hydrogen pressure was 1 MP. DSC analysis in argon atmosphere was carried out to assess hydrogen storage. The results<br />showed that after 20 minutes the pellets doped with sodium could adsorb hydrogen which is good for hydrogen storageدر این تحقیق، از پودر گرافن خالص استفاده شد و تحت فشار مشخص 10 بار قرص هایی از آن تهیه گردید. از نمک سدیم هیدروکربنات برای بارور کردن قرص ها استفاده شد. پودر نمک سدیم درون قرص های گرافیت ریخته و تحت عملیات حرارتی در کوره قرار گرفت. آنالیز XRD جابجایی پیک مشخصه گرافن را نشان می دهد. سپس برای ذخیره کردن هیدروژن در قرص های تهیه شده، گاز هیدروژن توسط هیدروژن ژنراتور تولید شده و به دورن محفظه بسته که حاوی قرص ها بودند دمیده و محفظه توسط ازت مایع در دمای 80 درجه کلوین قرار دااده شد تا عملیات جذب هیدروژن صورت پذیرد. آنالیز حرارتیDSC در محیط گاز آرگون برای بررسی هیدروژن ذخیره شده در قرص ها بکار برده شد که نتایج نشان می دهد در زمان 20 دقیقه و فشار 1مگاپاسکال هیدروژن ، قرص گرافن بارور شده با فلز سدیم قادر به جذب و ذخیره هیدروژن بوده است.https://www.jamt.ir/article_70252_f3be5855146584719e9ab818aa8bf308.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522The Investigating to Physical and Mechanical properties of Nano Polyester matrix composites reinforced with Fiber Glass and silicon carbideبررسی خواص فیزیکی و مکانیکی نانوکامپوزیتهای زمینه پلیاستری تقویتشده با کاربیدسیلیسیم و فایبرگلاس61697025310.30501/jamt.2635.70253FAرامینه رادکارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباداحمد منشیاستاد، دانشگاه صنعتی اصفهانJournal Article20130921An experimental study was conducted to determine the abrasive wear behavior of different weight<br />percentage fiberglass and silicon carbide powder filled polyester composites. The effect of glass fiber and SiC powder<br />concentration and sliding distance on the weight loss of composites has been analyzed. The weight loss depends on<br />fiber glass and powders concentration. The weight loss decreases with the increase of sliding distance and wear<br />resistance increases with the decrease of percentage of weight loss. Strength characteristics on the material depending<br />on the type and quantity of fillers have been tested. Sample having 1 weight percentage (wt%) of fiber glass and 3<br />percentage (wt%) of SiC show the maximum strength. Density of the Nano composites tends to decrease with adding<br />filler into matrix, While porosity percentage and water absorption percentage of the Nano composites tend to increase.<br />At least morphologies and microstructures of samples were characterized by various techniques such as X-Ray<br />diffraction (XRD), Scanning electron microscopy (SEM), nevertheless the X-Ray diffraction could not identify the<br />phases because of the small percentage of reinforcements. در تحقیق حاضر به بررسی رفتار سایش ساینده کامپوزیتهای زمینه پلیاستری تقویتشده با درصدهای گوناگون پودر کاربیدسیلیسیم و الیاف فایبرگلاس پرداخته شده است. تاثیر درصدهای گوناگون الیاف فایبرگلاس و پودر کاربیدسیلیسیم و همچنین فاصله لغزشی بر روی جرم از دسترفته مورد آزمایش قرار گرفته است. با افزایش فاصله لغزشی، میزان درصد جرم از دسترفته کاهش مییابد و با کاهش درصد جرم از دسترفته، مقاومت در برابر سایش کامپوزیت زیاد خواهد شد. ویژگیهای استحکام مواد به نوع و کیفیت تقویتکننده بستگی دارد. از اینرو نمونه شامل 1% وزنی فایبرگلاس در درجه اول و 3% وزنی کاربیدسیلسیم در درجه دوم بیشترین استحکام را از خود نشان دادند. وزن مخصوص نانوکامپوزیتها با افزودن تقویتکننده به زمینه تمایل به کاهش از خود نشان داد در حالیکه درصد تخلخل باز نانوکامپوزیتها تمایل به افزایش داشتند. در نهایت بررسی ریزساختار کامپوزیتهای تقویت شده توسط آنالیز پراش اشعهی ایکس و میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام شد که به دلیل درصد ناچیز تقویتکنندهها به فاز زمینه، فاز شناسی خیلی قابل شناسایی نبود.https://www.jamt.ir/article_70253_4213f52bba3cb8882eed5120d26ca2f5.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522Acidification of historical wood works by using calcium hydroxide nanoparticles synthesized via chemical processingاسیدزدایی آثار چوبی تاریخی با استفاده از نانوذرات هیدروکسید کلسیم سنتز شده به روش شیمیایی71797025410.30501/jamt.2635.70254FAمحمد رضا واعظیپژوهشگاه مواد و انرژی، پژوهشکده فناوری نانو و مواد پیشرفته00000000000000000راضیه ناظمی اشنیدانشکده مرمت دانشگاه هنر اصفهانقباد کیانمهردانشکده مرمت دانشگاه هنر اصفهانJournal Article20121024اسیدی شدن از آسیب های رایج آثار چوبی تاریخی است و مبحث اسیدزدایی در بسیاری از موارد در جریان مراحل حفاظت و مرمت آثار چوبی تاریخی مطرح می شود. استفاده از آمونیاک به همراه حلال الکلی (عموما متانول) به عنوان ماده اسیدزدا، روشی معمول برای اسیدزدایی آثار چوبی تاریخی می باشد، اما استفاده از این ماده اسیدزدا بخاطر سطحی بودن اسیدزدایی و عمق نفوذ اندک این ماده در چوب مشکلاتی را در بر دارد..امروزه استفاده از دیسپرسیون قلیایی نانوذرات هیدروکسید کلسیم در ایزوپروپانول برای اسیدزدایی آثار تاریخی چوبی، کاغذی و پارچه ای نتایج قابل توجهی در پی داشته است. در این تحقیق روش رایج اسیدزدایی چوب های تاریخی ایران با استفاده از محلول آمونیاک در حلال الکلی، با روش جدیدی که در سالهای اخیر در موزه استکهلم برای اسیدزدایی چوب های اسیدی شده کشتی تاریخی Vasa، آزمایش شده، مقایسه گردیده است؛ به این منظور، سه گونه چوبی جدید چنار، گردو و گلابی و دو نمونه تاریخی چنار مربوط به دوران صفوی و قاجار، مورد آزمایشهای اسیدزدایی قرار گرفته اند و در راستای بررسی امکان استفاده از نانوذرات هیدروکسید کلسیم برای اسیدزدایی آثار چوبی تاریخی، با تکیه بر نتایج بررسی های pH سنجی و وزن سنجی، به بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی رویشی و آنالیز طیف سنجی جذب اتمی و مقایسه میزان انحلال نمونه ها در مواد اسیدزدا با بررسی تغییر رنگ آنها پرداخته شده است.https://www.jamt.ir/article_70254_0a9250b82c496bba99a0631f39d9c1c5.pdfپژوهشگاه مواد و انرژیمواد و فناوریهای پیشرفته2783-08103120140522Protonation of Trioctylamine(TOA) With Sulfuric Acidفرایند پروتونه شدن حلال آلی تری اکتیل آمین(TOA) توسط اسید سولفوریک81917025510.30501/jamt.2635.70255FAنسرین بیگدلومرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ،تهرانسمیرا محمودیتهران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر- دانشکده معدن و متالورژیاسکندر کشاورز عملداریتهران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر- دانشکده معدن و متالورژیزهرا مصحفی شبستریتهران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر- دانشکده معدن و متالورژیJournal Article20080720Separation of sulfuric acid with TOA from acidic solution for many metals ion recovery through solvent extraction method has been investigated . The effect of concentration of TOA as an extractant and octanol as modifier has been studied. Also the effect of temperature and water adsorption has been studied. An organic phase containing TOA as extractant, octanol as modifier and Kerosene as diluent. Increase in the TOA concentration leads to an increase of the amount of acid extracted in the organic phase. Adsorption of sulfuric acid with TOA is an exothermic reaction.stoichiometric coefficients of sulfuric acid in this reaction has been determinated by slope analysis method. It has been shown that 3 moles of TOA extracts 2moles of sulfuric acid and 3 moles of water.هدف از ارائه این مقاله بررسی عوامل مختلفی چون غلظت استخراج کننده، دما و غلظت اصلاح کننده<strong> </strong>بر میزان جذب پروتون اسید سولفوریک توسط حلال آلی تری اکتیل آمین در بازیابی آنیون های فلزاتی از قبیل وانادیوم می باشد. برای این منظور با تغییر پارامترهای دما، غلظت اسید سولفوریک، غلظت حلال آلی TOA واصلاح کننده اکتانول، به بررسی درصد استخراج اسید پرداخته شده است. این بررسی ها نشان داده اند واکنش جذب پروتون توسط TOA گرمازا بوده، افزایش غلظت استخراج کننده باعث افزایش درصد استخراج می شود. از طرفی تغییرات غلظت اصلاح کننده بر استخراج بی اثر است و صرفا جدایش دو فاز را تسهیل می کند. واکنش استوکیومتریک جذب پروتون همراه با استخراج دو مول اسید و سه مول آب است.https://www.jamt.ir/article_70255_518b4665cafdab2ffe40d29af2d2293d.pdf