پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
مطالعه و بررسی آلیاژ آلومینیمAA7010 تولید شده به روش آلیاژسازی مکانیکی
1
10
FA
روح اله
باقری
دانشگاه مالک اشتر شاهین شهر، دانشکده مهندسی مواد
rohy_bagheri@yahoo.com
غلامحسین
برهانی
دانشگاه مالک اشتر شاهین شهر، دانشکده مهندسی مواد
borhani_g@yahoo.co.uk
سعیدرضا
بخشی
دانشگاه مالک اشتر شاهین شهر، دانشکده مهندسی مواد
bakhshi@yahoo.com
10.30501/jamt.2011.70209
آلیاژسازی مکانیکی یکی از روشهای پرکاربرد در تولید آلیاژها و کامپوزیت های پودری است. در این تحقیق، آلیاژ آلومینیم AA7010 به روش آلیاژسازی مکانیکی و آسیابکاری پودرهای عنصری در یک آسیاب گلوله ای زگواری به مدت 28 ساعت تولید گردید. نتایج نشان داد که میانگین اندازه ذرات پودر آلیاژی AA7010 پس از 28 ساعت آسیابکاری به حدود 6 میکرون رسیده است. تصاویر میکروسکپی الکترونی روبشی (SEM) از پودرهای آسیاب شده نشان داد که پودر آلیاژی AA7010 با ذرات هم محور تولید شده است. آزمون پراش پرتو ایکس(XRD)، کاهش اندازه کریستالیت های آلومینیم را با افزایش زمان آسیابکاری تا 53 نانومتر نشان داد. انجام عملیات حرارتی در دمای C550 و محیط خنثی بر روی پودرهای آلیاژی پس از 24 ساعت آسیابکاری موجب شکل گیری ترکیبات بین فلزی MgZn2، Mg2Zn11، Al2Cu و Al2CuMg شد. آزمون ریزسختی سنجی نشان داد که با ازدیاد زمان آسیابکاری، سختی پودرهای آلیاژی شده افزایش می یابد. همچنین، آغاز فرآیند ذوب شدن پودر آلیاژی AA7010 در دمای C647 به کمک آزمون گرماسنجی روبشی افتراقی (DSC) نشان داد که عملیات آلیاژسازی و کاهش دمای ذوب رخ داده است.
آلیاژهای آلومینیم 7xxx,آلیاژسازی مکانیکی,پراش پرتو ایکس
https://www.jamt.ir/article_70209.html
https://www.jamt.ir/article_70209_378c9f5e8af59753259d91eb9c0b31d5.pdf
پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
بهینه سازی الگوی جریان مذاب در تاندیش فولادسازی به منظور تولید فولاد تمیز و ایجاد حداقل مقدار اختلاط
11
23
FA
مهدی
علی زاده
پژوهشکده فناوری نانو و مواد پیشرفته، پژوهشگاه مواد و انرژی
mehdializadeh@merc.ac.ir
حسین
ادریس
دانشکده مهندسی مواد دانشگاه صنعتی اصفهان
h_edris@cc.iut.ac.ir
10.30501/jamt.2011.70210
اساساً شرایط برای حذف بهتر ناخالصی های غیر فلزی و همچنین کنترل اختلاط در تاندیش و کاهش مقدار اختلاط عمدتاً تابع نوع الگوی جریان سیال در تاندیش می باشد. در این رابطه نوع طراحی و شکل هندسی تاندیش از جمله موارد تأثیر گذار بر رفتار جریان مذاب در تاندیش می باشد. در این پژوهش برای دستیابی به یک تاندیش با ایجاد کمترین مقدار اختلاط و امکان بیشترین حذف ناخالصی، طراحی های مختلفی در نظر گرفته شده است. برای این منظور ابتدا با ترکیب سازی وسایل کنترل جریان مانند کاهنده اغتشاش (Turbo Stopper) ، موانع (weir)، سدها(dam) و baffle حالتهای مختلفی برای ساختار داخلی تاندیش پیشنهاد شده است. برای تاندیش مورد نظر یک مدل ریاضی اختلاط طراحی، و پارامترهای آزاد مدل مربوط به هر یک از حالات در نظر گرفته شده، توسط یک سیستم مدل آبی با مقیاس یک-چهارم تاندیش واقعی کالیبره شده است. سپس با رسم منحنی?های توزیع زمان اقامت سیال(RTD) و پیش بینی های حاصل از مدل ریاضی، مشخصه های الگوی جریان سیال برای طرح های مختلف، مورد ارزیابی قرار گرفته است. در نهایت با مقایسه منحنی های RTD مربوط به حالات مختلف، بهترین حالت برای تاندیش با امکان حذف بیشترین ناخالصی و ایجاد کمترین مقدار اختلاط در فولاد مذاب استفاده از کاهنده اغتشاش و یک جفت سد به عنوان یک طرح بهینه پیشنهاد شده است.
اختلاط,تاندیش,ناخالصی های غیرفلزی,مدل ریاضی اختلاط,وسایل کنترل جریان
https://www.jamt.ir/article_70210.html
https://www.jamt.ir/article_70210_3ccdb27c5cc76bde730527c3d2fdd3c7.pdf
پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
بررسی اثر زبری زیرلایه بر رفتار سایش در دمای بالای پوشش الکترولس نیکل-فسفر
24
30
FA
محمد
قادری
دانشجوی ارشد، دانشکده مهندسی مواد، دانشگاه آزاده نجف آباد، اصفهان، ایران
mo.ghaderi@yahoo.com
سید محمود
منیر
دانشیار، دانشکده مهندسی مواد، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
vagh-mah@cc.iut.ac.ir
علی
سعیدی
دانشیار، دانشکده مهندسی مواد، دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران
a.saidi@cc.iut.ac.ir
10.30501/jamt.2011.70217
در این مطالعه پوشش الکترولس Ni-P بر دو نوع زیرلایه ماسه پاشی شده و الکتروپولیش شده در شرایط یکسان آبکاری شده است. نمونه ها در دمای C˚400 به مدت یک ساعت در کوره تحت عملیات آنیل قرار داده شده است. آزمون سایش در دمای ˚C250 تحت بار اعمالی 10 نیوتن در سرعت m.s-15/0 و مسافت 300 متر به روش پین روی دیسک انجام شدند. بررسی ریخت شناسی و رفتار سایش نمونه ها توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) به همراه آنالیز طیف سنجی پراش انرژی پرتو اشعه ایکس (EDX) انجام شد. نتایج نشان می دهد سایش در نمونه الکترولس Ni-P با زیرلایه ماسه پاشی شده مقاومت بیشتری دارد و سایش از نوع چسبان می باشد، درحالیکه سایش پوشش با زیرلایه الکتروپولیش با میکروترک?های زیادی در سطح مسیر سایش است.
الکترولس,Ni,P,سایش,دمای بالا,ماسه پاشی,الکتروپولیش,سختی,سایش چسبنده
https://www.jamt.ir/article_70217.html
https://www.jamt.ir/article_70217_5f13508605c1f9b2aeaef569ff306e72.pdf
پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
تاثیرفرآیندسل- ژل اسیدی و اسید-باز برخواص فیزیکی و زیست فعالی شیشههای پایهCaO-P2O5-SiO2
31
36
FA
مهری
سهرابی
کارشناسی ارشد، پژوهشگاه مواد و انرژی
m.sohrabi@merc.ac.ir
سعید
حصارکی
0000-0001-9147-5850
استادیار، پژوهشگاه مواد و انرژی
s-hesaraki@merc.ac.ir
اصغر
کاظم زاده
0000000000000000
دانشیار، پژوهشگاه مواد و انرژی
a-kazemzadeh@merc.ac.ir
مسعود
علیزاده
0000-0002-0590-6675
استادیار، پژوهشگاه مواد و انرژی
m-alizadeh@merc.ac.ir
10.30501/jamt.2011.70221
خواص فیزیکی شیشه های زیست فعال مانند سطح ویژه و اندازه ذرات تاثیر بسزایی در برهمکنش با سلولها و نرخ ایجاد پیوند شیمیایی با بافت دارد. در این مطالعه شیشه زیست سازگار بر پایه سیستم CaO-SiO2-P2O5 به روش سل- ژل به دو طریق متفاوت تهیه شد. سل- ژل تک مرحله ای، که مواد اولیه طی فرایند هیدرولیز در حضور اسید، اکسایش می یابند و فرآیند ژل شدن در طولانی مدت اتفاق می افتد. روش دوم، روش هیدرولیز مواد اولیه و ژل شدن سریع می باشد که با افزایش pH محیط اسیدی با استفاده از آمونیاک انجام می شود. سطح ویژه و مورفولوژی شیشه ها به وسیله آنالیزهای BET و TEM به دست آمد. برای تعیین واکنش پذیری سطح، پودرها داخل محلول شبیه بدن طی مدت زمان های متفاوت غوطه ور شدند و سپس، به وسیله آنالیزهای XRD و FTIRارزیابی شدند. نتیجه اندازه گیری های BET و TEM نشان داد که در شیشه BG1، ذراتبا اندازه حدود 300 نانومتر و در شیشه BG2 ذرات با اندازه 30-20 نانومتر دیده می شود. شیشه تهیه شده به روش اسید- باز ،ساختار مزومتخلخل به همراه ذرات کوچک تر اما سطح ویژه بالاتر داشت. حجم کل تخلخل ها درBG2/cm3gr 57/0در حالیکه در شیشهBG1، /cm3gr2/0گزارش شده است.رسوب فاز آپاتیت روی سطوح شیشه ها نشان داد که نرخ رسوب در روش اسید-باز بیشتر از روش اسیدی تک مرحله ای می باشد. به نظر می رسد که واکنش پذیری سطوح (و درنتیجه توانایی برقراری پیوند با استخوان) شیشه های زیست فعال رامی توان با بکارگیری روش سنتز مناسب کنترل کرد.
شیشه زیست سازگار,پرکننده استخوان,زیست فعالی,سل- ژل
https://www.jamt.ir/article_70221.html
https://www.jamt.ir/article_70221_022abdb2f0785d6bc69e192109a7be43.pdf
پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
بررسی خوردگی یک سر تبر از مجموعه مفرغ های لرستان
37
41
FA
کامران
احمدی
پژوهشگاه مواد و انرژی
ahmadi@merc.ac.ir
امیرعلی
یوزباشی
پژوهشگاه مواد و انرژی
a-yuzbashi@merc.ac.ir
عبدالکریم
شادمهر
مرکز تحقیقات سازمان سنجش آموزش کشور
shahab@nicico.com
لیلی
سوداگر
موزه رضا عباسی
mohsen.sob@gmail.com
10.30501/jamt.2011.70222
یک قطعه فلزی از مجموعه مفرغ های لرستان متعلق به موزه رضا عباسی برای تعیین ترکیب عنصری و متالوگرافی و بررسی خوردگی آن مورد مطالعه قرار گرفت. این قطعه فلزی یک سر تبر دارای نقشی تزئیینی می باشد. این نقش می تواندر حیوانی درنده مانند شیر باشد. برای مطالعات فوق مقداری از محصولات خوردگی از سطح این نمونه جمع آوری گردید و بوسیله دستگاه های آنالیز میکروسکوپ الکترونی جاروبی) (SEM پراش سنجی اشعه ایکس ) (XRD و طیف سنجی نشر اتمی در محیط پلاسمای القایی) (ICP-AES مورد آزمایش و بررسی قرار گرفت. در این مقاله نتایج بدست آمده از مطالعات فوق ترکیب و ساختار مواد موجود در محصولات خوردگی و خاک موجود در آن را شناسایی نمود و بر اساس آنها بحث و بررسی لازم انجام پذیرفت.
مفرغ های لرستان,خوردگی,آنالیز دستگاهی
https://www.jamt.ir/article_70222.html
https://www.jamt.ir/article_70222_4542a7cd2aba170dd4bea3a7c450dbd3.pdf
پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
بررسی تاثیر کاربید تیتانیوم برریزساختار و خواص نهایی کامپوزیتهای آلومینیوم-کاربید سیلیسیم تهیه شده به روشهای حرارتدهی معمولی و مایکروویو
42
49
FA
سیداحسان
غسالی
0000-0003-4010-2506
پژوهشگاه مواد و انرژی
ehsan_ghasali@yahoo.com
رحیم
یزدانی راد
پژوهشگاه مواد و انرژی
r_yazdanirad@yahoo.com
کیوان
اسدیان
پژوهشگاه مواد و انرژی
k_asadian@merc.ac.ir
تورج
عبادزاده
پژوهشگاه مواد و انرژی
ebadzadehtouradj@yahoo.co.uk
10.30501/jamt.2011.70223
در این پژوهش تأثیر افزودنی کاربید تیتانیوم و همچنین پارامترهای سینتر بر ریزساختار و خواص مکانیکی کامپوزیت آلومینیوم- کاربید سیلیسیم مورد مطالعه قرار گرفت. ذرات کاربید تیتانیوم با متوسط اندازه دانه 5 میکرومتر و به میزان 1، 3، 5 و 7 درصد وزنی به کامپوزیت آلومینیوم - 15 درصد وزنی کاربید سیلیسیم اضافه شدند. نمونه های استحکام توسط پرس تک محور در فشار 240 مگاپاسکال پرس و در دماهای 650، 750، 850 و950 درجه سانتیگراد در کوره معمولی به مدت 1 ساعت و کوره مایکروویو به مدت 1 دقیقه در بستر گرافیت سینتر شدند. چگالی نمونه ها به روش ارشمیدس محاسبه و از نمونه ها تست استحکام خمشی گرفته شد و در پایان الگوی پراش پرتو ایکس و مطالعات ریزساختاری توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد افزودن ذرات کاربید تیتانیوم به میزان 7 درصد وزنی موجب افزایش استحکام خمشی به روش سینتر معمولی و سینتر مایکروویو به میزان 140 و 215 مگاپاسکال به ترتیب، می شود. نمونه های سینتر شده در کوره مایکروویو با توجه به صرفه جویی در زمان و انرژی، ریزساختار همگن تر و چگالی بیشتر را نشان می دهند؛ همچنین مطالعات ریزساختاری نشان دهنده توزیع مناسب ذرات تقویت کننده در زمینه آلومینیوم است.
کامپوزیتهای آلومینیوم – کاربید سیلیسیم,کاربید تیتانیوم,سینتر مایکروویو
https://www.jamt.ir/article_70223.html
https://www.jamt.ir/article_70223_c819fcb07596a28d2ae22e0254a35aa7.pdf
پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
بررسی اثر عناصر آلیاژی بر نفوذ هیدروژن در اتصالات غیرمشابه زنگنزن آستنیتی به فولاد کربنی
50
59
FA
Omid .
Ghani
. Materials Engineering, Department of Materials E, Materials Engineering
omid.ghani5051@gmail.com
Ebrahim
Heshmat Dehkordi
Chemical Engineering, Kolej Universiti Kejuruteraan & Teknologi Malaysia
asmida@ump.edu.my
S.M.
yazdanian
semi conductor, material & energy research center
r-yazdani@merc.ac.ir
10.30501/jamt.2011.70224
نفوذ هیدروژن در فلزات و آلیاژها سبب افت خواص مکانیکی آن�ها می�شود. در این پژوهش به بررسی اثر عناصر آلیاژی در روکشAISI 347� با دو ترکیب شیمیایی بر میزان نفوذ هیدروژنی پرداخته شد. بدین منظور نمونه�هایی از جنس فولاد کربنی St37 تهیه شد و سپس توسط فولاد زنگ نزن �با دو ترکیب شیمیائی روکش کاری شده است. سپس نمونه�ها تحت شارژ کاتدی هیدروژن قرارگرفتند و جهت مقایسه با نمونه�های شارژ نشده از آزمون�های فراصوتی، متالوگرافی، سختی�سنجی، طیف سنجی نشر نور، خمش و سنجش ترکیب شیمیائی توسط انرژی پرتو ایکس در میکروسکوپ الکترونی استفاده شد. نتایج بررسی�ها به عمل آمده نشان می�دهد که هر دو روکش فاقد هر گونه عیبی در فصل�مشترک اتصال/زیرلایه می�باشند. یافته�های پژوهش بر نمونه�های روکش نیز نشان داد وجود عناصری مانند کروم، منگنز، تیتانیوم و نایوبیوم می�تواند نفوذ هیدروژن را کاهش دهد، این در حالی است که نیکل احتمال نفوذ و تردی هیدروژنی را در روکش زنگ�نزن آستنیتی افزایش می�دهد.
تردی هیدروژنی,جوشکاری غیرمشابه,روکشکاری,عناصر آلیاژی
https://www.jamt.ir/article_70224.html
https://www.jamt.ir/article_70224_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
سنتز پوشش سیلیسی آبگریز بر روی شیشه به روش سل- ژل و بررسی تاثیر اکسید نقره بر روی تغییرات ترشوندگی آن
60
68
FA
leila
shams solaree
Materials Science and Engineering, Najaf abad branch Islamic azad univercity
leilashams1064@yahoo.com
10.30501/jamt.2011.70225
رفتار تر شوندگی سطوح جامد یک مساله اساسی در علم و مهندسی و هم در زندگی روزمره به شمار می�رود. علاوه بر این کنترل قابلیت تر شوندگی مواد حالت جامد یک مساله اساسی در مهندسی سطح می باشد. سطوح آبگریز با زاویه تماس بالاتر از ˚90 به دلیل خواص خود تمیز شونده علاقه زیادی را هم در علم و صنعت ایجاد کرده است. در تحقیق حاضر، با استفاده از روش سل-ژل پوشش سیلیسی آبگریز شفاف با پایه تترا اتوکسی سیلان ( TEOS ) بر روی زیر لایه شیشه ایجاد شد و پوشش دهی با استفاده از روش غوطه وری انجام گرفت. برای تهیه سل از TEOS ، اتانول، PTES و هیدروکسید آمونیوم استفاده شد. تاثیر موادی نظیر اکسید نقره بر روی آبگریزی پوشش ایجاد شده مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی پوشش ایجاد شده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM)، پراش اشعه ایکس (XRD)، طیف سنجی مادون قرمز فوریه(FTIR)، اندازه گیری زاویه تماس(CA) و میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM)انجام گرفت. نتایج نشان داد که در نسبت PTES/TEOS=1� آبگریزی �مناسبی در نمونه پوشش داده شده بدون اکسید نقره نسبت به نمونه دارای اکسید نقره می باشد و زاویه تماس برابر با ˚ 124 به دست آمد.
Contact angle,Surface hydrophobic,Wetting,Sol،Gel
https://www.jamt.ir/article_70225.html
https://www.jamt.ir/article_70225_77b90b3c852abbe537a1a50973de3d01.pdf
پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
بررسی اثر افزودن نانو ذرات سیلیکا بر روی خصوصیات حفاظتی پوششهای اکریلیکی
69
78
FA
Fereshteh
Mohammadi
Civil Engineering, Ferdowsi University of Mashhad
h_mohammadi@azad.ac.ir
Amir
Ersahd Langerudi
a.ershad@ippi.ac.ir
10.30501/jamt.2011.70226
در این تحقیق، خصوصیات پوشش�های اکریلیکی بر پایه پارالوئید B72 در اثر افزودن نانو ذرات سیلیکا بهبود یافته است. ورق�های فولادی به عنوان زیرلایه استفاده شده است. نانو ذرات سیلیکا، تهیه شده به روش سل- ژل از پیش ماده�های تترا اتوکسی سیلان (TEOS) و متاکریلوکسی پروپیل تری متوکسی سیلان (MPTMS)، از طریق همزن داخل پوشش اکریلیکی پخش شدند. پوشش�های خالص بدون نانو ذارت نیز برای مقایسه تولید شدند. مورفولوژی و توزیع اندازه ذرات پوشش�ها با استفاده از تکنیک�های میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM) و میکروسکوپی الکترونی عبوری (TEM) بررسی شدند. میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) نیز برای بررسی توپوگرافی و زبری سطح پوشش�ها مورد استفاده واقع شد. اثر افزودن نانو ذرات سیلیکا بر روی خصوصیات محافظتی پوشش�های اکریلیکی با استفاده از آزمون�های ترشوندگی و پیرسازی UV مورد مطالعه قرار گرفت. پوشش اصلاح شده با مقدار بهینه ذرات سیلیکا کارآیی بهتری را در مقایسه با پوشش خالص از خود نشان داد که این امر را می�توان از تغییرات کمتر رنگ آن پس از 1000 ساعت تشعشع UV و همچنین آبگریزتر بودن آن در مقایسه با پوشش خالص استنباط کرد. در مجموع، نتایج حاصل از این تحقیق نشان می�دهند که خصوصیات حفاظتی (از نقطه نظر ترشوندگی و تغییر رنگ) پوشش اصلاح شده با نانو ذرات سیلیکا نسبت به پوشش اکریلیکی خالص بهبود یافته است که این امر تصدیق کننده اثر مثبت افزودن نانو ذرات سیلیکا به زمینه پلیمری بوده است.
پارالوئید,نانو ذرات سیلیکا,ترشوندگی,تغییر رنگ
https://www.jamt.ir/article_70226.html
https://www.jamt.ir/article_70226_cee4c2b54ec97ec828d70f42a36b7002.pdf
پژوهشگاه مواد و انرژی
مواد و فناوریهای پیشرفته
2783-0810
2783-0829
2
3
2013
11
22
ساخت، مشخصهیابی و سیکلپذیری ماده کاتدی سولفور- پلیپیرول جهت کاربرد در باتری-های ثانویه لیتیمی
79
85
FA
Mahdi
Kazazi
0000-0002-2928-2545
Materials Engineering Department, Malayer University
m_kazazi@malayeru.ac.ir
M.R.
Vaezi
0000-0002-4168-4248
Department of Nanotechnology and Advanced Material, Materials and Energy Research Center
m_r_vaezi@merc.ac.ir
Asghar
Kazemzadeh
0000000000000000
Materials Eng., Materials and Energy Research Center
a-kazemzadeh@merc.ac.ir
10.30501/jamt.2011.70227
در این پژوهش، کامپوزیت سولفور- پلی�پیرول به عنوان ماده کاتدی باتری�های ثانویه لیتیمی ساخته شد و مورد ارزیابی قرار گرفت. پلیمر رسانای پلی�پیرول به روش پلیمریزاسیون درجای مونومرهای پیرول با استفاده از عامل اکسنده کلرید آهن بر سطح ذرات سولفور نشانده شد. مشخصه�یابی کامپوزیت سنتز شده با استفاده از آزمون�های طیف�سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز، تفرق اشعه X، توزین حرارتی و میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام شد. نتایج این آزمون�ها نشان دادند که پلی�پیرول به درستی بر سطح ذرات سولفور تشکیل شده و هیچ واکنش شیمیایی بین آنها رخ نداده است. آزمون�های عملکردی نشان دادند که پوشش پلی�پیرول سبب افزایش ظرفیت ویژه، افزایش بازده کولنی و بهبود سیکل�پذیری ماده کاتدی می�شود. ظرفیت برگشت�پذیر mAh g-1 502 پس از 50 سیکل برای کاتد کامپوزیتی بدست آمد که حدود 4 برابر ظرفیت کاتد سولفور در همین شرایط می�باشد. بهبود عملکرد کاتد کامپوزیتی به افزایش هدایت الکتریکی ماده کاتدی و جلوگیری از پدیده انتقال با افزودن پلی�پیرول نسبت داده می�شود.
باتری لیتیم,سولفور,کامپوزیت سولفور,پلیپیرول,ماده کاتدی,سیکلپذیری
https://www.jamt.ir/article_70227.html
https://www.jamt.ir/article_70227_c281a4051dc64a6090c1790de339df40.pdf